تدلیس در ازدواج، فسخ نکاح و حقوق قانونی شما!
بررسی حقوقی تدلیس در نکاح، شرایط فسخ ازدواج و ضمانت اجرای قانونی آن
فسخ نکاح در پی تدلیس در ازدواج یکی از مفاهیم حقوقی مهم در فقه و حقوق مدنی است که بهطور خاص به موقعیتهایی اشاره دارد که یکی از طرفین یا شخص ثالثی با پنهانسازی عیوب یا نقصها یا حتی معرفی ویژگیهای نادرست، طرف مقابل را فریب میدهد تا عقد ازدواج برقرار شود. این عمل بهطور معمول با هدف بهدستآوردن منافع یا پوشاندن عیوب جسمی، روانی یا اجتماعی طرف دیگر صورت میگیرد.
قبل از آنکه دیر شود، از حق خود دفاع کنید! تدلیس در ازدواج میتواند زندگی شما را به چالش بکشاند. اگر احساس میکنید در عقد ازدواج فریب خوردهاید، وقت را از دست ندهید! با مشاوران حقوقی مهروران تماس بگیرید تا راهکارهای قانونی را بدانید و از حقوق خود محافظت کنید: مشاورۀ تلفنی فوری با وکیل خانواده
در چنین شرایطی، طرف فریبخورده میتواند طبق قانون، درخواست فسخ نکاح را داشته باشد، زیرا عقدی که بر مبنای فریب و تدلیس شکل گرفته باشد، فاقد اعتبار قانونی لازم است. فسخ نکاح بهعنوان یکی از اسباب انحلال عقد ازدواج در حقوق ایران مطرح است که به افراد این حق را میدهد که در صورت وجود تدلیس یا نقصهای آشکار بعد از عقد، ازدواج را باطل کنند و از آن خارج شوند.
با توجه به اینکه تدلیس در ازدواج نهتنها بر اساس فریب طرفین، بلکه در برخی موارد حتی از سوی شخص ثالث نیز صورت میگیرد، تشخیص صحت عقد و وجود تدلیس میتواند پیچیدگیهایی به همراه داشته باشد. این امر باعث میشود که آشنایی با تفاوتهای میان فسخ نکاح و طلاق و نیز شرایط نفوذ نکاح از اهمیت ویژهای برخوردار باشد.
همچنین بخوانید: علل فسخ نکاح توسط زن چیست؟
در این مقاله، به بررسی تدلیس در ازدواج، آثار حقوقی آن، تفاوتهای فسخ نکاح با طلاق، و شرایط لازم برای تحقق و نفوذ نکاح پرداخته شده است. همچنین، از منظر حقوقی و کیفری، ضمانتهای مختلفی برای پیشگیری و برخورد با تدلیس در ازدواج در نظر گرفته شده که در راستای حفاظت از حقوق فردی و اجتماعی افراد در این روابط قراردادی است.
منظور از تدلیس در نکاح چیست؟
تدلیس در ازدواج اقدامی است که مرد یا زن یا حتی شخص ثالثی انجام میدهد که باعث به وجود آمدن تدلیس در ازدواج میگردد. به عبارتی، تدلیس در نکاح یعنی با اعمال متقلبانۀ نقص یا عیبی که در یکی از زوجین وجود دارد، پنهان نموده و یا او را دارای صفات کمالی معرفی نمایند که فاقد آن صفات باشد.
برای مثال، اگر که مرد در هنگام عقد به جنون مبتلا باشد باشد و زن اطلاعی از بیماری او نداشته باشد، میتواند ازدواج را فسخ نماید و یا مثلاً اگر جذام (بیماری پوستی) در حین عقد در زن وجود داشته باشد و مرد هم از آن بیخبر باشد، میتواند ازدواج را فسخ نماید.
بنابراین هر زمانی که در یکی از طرفین صفت خاصی وجود داشته باشد و بعد از عقد آشکار شود که طرف مذکور آن وصف را قبلاً نداشته است، برای شخص مقابل حق فسخ وجود خواهد داشت.
تعریف فسخ نکاح
فسخ یکی از اسباب نکاح است که مبنای اصلی آن قاعدۀ «لاضرر» میباشد؛ بدان صورت که قانونگذار شرایطی را پیشبینی میکند که در صورت اثبات آن شرایط، شخص متضرر حق فسخ نکاح را خواهد داشت و میتواند خود را از قید زوجیت خارج نماید.
تفاوت طلاق و فسخ نکاح چیست؟
باید توجه داشت که طلاق و فسخ هرچند که در ظاهر شبیه به یکدیگر هستند ولی در مبانی حقوقی میان فسخ نکاح و طلاق تفاوتهایی وجود دارد که به شرح زیر میباشد:
در فسخ نکاح، نیازی به رعایت اصول و تشریفات طلاق نیست و تنها با ارادۀ صاحب فسخ انجام میگردد. ولی در طلاق باید تشریفات و صیغۀ طلاق در حضور حداقل دو مرد عادل انجام گیرد. برای صحیح بودن رویۀ طلاق باید یک سری شرایط خاص در زن وجود داشته باشد که در فسخ نکاح لزومی برای وجود این شرایط نخواهد بود.
برای مثال، طلاق زن در دورۀ عادت ماهانه یا همان قاعدگی زنانگی یا در حال نفاس صحیح نمیباشد، اما فسخ در دوران عادت زنانگی و نفاس صحیح است و هیچ مشکلی نخواهد داشت.
زمانی که طلاق بهصورت رجعی انجام میگردد، مرد در دوران عده میتواند به زن رجوع نماید، ولی در فسخ امکان رجوع در هیچ فرضی وجود نداشته و اگر که نسبت به فسخ پشیمانی ایجاد گردد، طرفین چارهای جز ازدواج مجدد نخواهند داشت.
همچنین در موضوع فسخ نکاح میزان مهریه نیز با طلاق متفاوت است. برای اقدام به فسخ نکاح، هم زن و هم مرد میتوانند نسبت به آن عمل اقدام نمایند، در حالی که طلاق تنها با اراده و یا به نیابت از مرد انجام میگیرد.
همچنین بخوانید: حق مطالبه مهریه در صورت انحلال نکاح چگونه است؟
در صورتی که زن سه مرتبۀ متوالی با یک نفر ازدواج نماید و طلاق داده شود، او بر آن مرد حرام میگردد، مگر آنکه به عقد دائم مرد دیگری درآمده و پس از وقوع نزدیکی با او، طلاق یا فسخ نکاح یا فوت شوهر صورت گیرد. در حالی که در نکاح هیچگونه حرمتی ایجاد نمیگردد.
آشنایی با شرایط نفوذ نکاح
برای تحقق و نفوذ نکاح شرایطی لازم بوده که در ادامه به آنها اشاره شده است.
جنسیت مخالف طرفین
یکی از شرایط اساسی نکاح، اختلاف جنسیت میباشد؛ یعنی نکاح میان دو همجنس تحقق پیدا نمیکند و کاملاً برخلاف اخلاق حسنه و دستور الهی میباشد؛ بنابراین چنین ازدواجی مطابق با مادۀ 975 قانون مدنی باطل میباشد.
رضایت زوجین در ازدواج
رضایت و خشنودی طرفین، اراده و یا قصد آنها رکنهای هر قراردادی از جمله نکاح میباشد. ازدواجی که بدون رضایت و اراده صورت گرفته باشد باطل بوده و هیچ گونه اعتباری نخواهد داشت.
قصد و قبول
مطابق با مادۀ 1062 قانون مدنی، لزوم قصد را با این عبارت بیان نمودهاند که «نکاح واقع میشود به ایجاب و قبول الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج کند.» همانطور که در این مادۀ قانونی گفته میشود، عاقد باید عاقل و بالغ و قاصد باشد که عاقد در این ماده فردی است که برای خود عقد نکاح میبندد و یا به نمایندگی از دیگری انجام دهد.
لذا مطابق با مادۀ ذکرشده، قصد طرفین از شرایط اساسی عقد نکاح است و اگر قصدی در نکاح وجود نداشته باشد و یا وجود داشته ولی اشتباه و معیوب باشد، در این موارد نکاح باطل و غیرنافذ میباشد.
اهلیت طرفین
یکی دیگر از شرایط نکاح اهلیت میباشد؛ یعنی باید طرفین توانایی قانونی برای عقد نکاح داشته باشند. پسر و دختر باید رشید باشند و توانایی تشخیص مصلحت خود را داشته باشند. به عبارتی دیگر عقل معاش داشته تا بتوانند که بهصورت مستقل ازدواج نمایند.
مطابق با فقه شیعیان امامیه، بلوغ دختران در 9 سالگی و در پسران 15 سالگی میباشد. قانونگذار نیز بهصراحت مطابق با مادۀ 1041 قانون مدنی سن ازدواج برای دختران را 15 سالگی و برای پسران 18 سالگی تعیین کرده است.
ازدواجی که بر اساس فریب بنا شود، سرانجامی ندارد! پنهانکاری در ازدواج میتواند حق شما را برای ادامه یا فسخ نکاح تحت تأثیر قرار دهد. آیا از حقوق قانونی خود آگاه هستید؟! گروه وکلای مهروران تماس بگیرید تا در کوتاهترین زمان بهترین راهحل را دریافت کنید: همین حالا با وکیل خانواده مشورت کنید!
بنابراین در بعضی موارد استثنایی با توجه به بلوغ جنسی و جسمی پسر و دختر در صورت وجود دارد و در مصلحت به دخترانی که 13 سال تمام و پسرانی که 15 سال تمام دارند اجازه داده شده بود که به پیشنهاد و تصویب دادگاه ازدواج نمایند.
نحوه طرح دعوای تدلیس نکاح در دادگاه
ارائۀ دادخواست تدلیس در ازدواج به دادگاه خانواده در هر شهرستان انجام میگردد. طرح دعوا برای فسخ نکاح به دو صورت انجام میگیرد:
در ابتدا بهمحض اطلاع از موجبات فسخ، ذینفع عقد را فسخ کند و باید مطابق با اظهارنامه مراتب اعمال ارادۀ خود را به طرف مقابل اطلاع دهد. پس از آن با تقدیم دادخواست به دادگاه صدور حکم برای تأیید فسخ را درخواست نماید.
در این شرایط از تاریخ اعمال ارادۀ ذینفع، عقد فسخشده محسوب میگردد و حکم دادگاه تنها به بررسی این میپردازد که اعمال حق فسخ در تاریخ مذکور بهدرستی انجام شده باشد. توجه داشته باشید که در رویۀ قضایی دادخواست به خواستۀ فسخ را میپذیرند و حکم فسخ را صادر مینمایند.
اگر بدون فسخ عقد یا تقدیم دادخواست به دادگاه با برشماری موجب فسخ نکاح، صدور حکم بر فسخ عقد را درخواست نماید، در این صورت زمانی عقد فسخ میشود که رأی دادگاه بر فسخ صادر میشود و فسخ قطعی گردد؛ اما در این مدت عقد معتبر و تأثیرگذار و حقوق و تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر پابرجاست.
ضمن دادخواست به تأیید فسخ، میتوان صدور حکم بر اموری چون استرداد جهیزیه و مطالبۀ مهریه در صورت وقوع نزدیکی و… را درخواست نمود. توجه داشته باشید که در صورت باکرگی زن و عدم مقاربت و نزدیکی جنسی زوجین (دخول مرد در زن)، مهریه نصف میشود.
ضمانت اجرای کیفری تدلیس در ازدواج
قانونگذار در خصوص این موضوع ضمانت اجرای کیفری مقرر نموده است و در مادۀ 647 قانون مجازات اسلامی گفته میشود که:
«اگر که هریک از زوجین قبل و یا بعد از ازدواج طرف خود را به امور واهی همچون داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثالی از این قبیل تدلیس دهد و عقد بر مبنای هرکدام از آنها واقع گردد، به حبس تعزیری از 6 ماه تا 2 سال محکوم میگردد.»
ضمانت اجرای مدنی تدلیس در ازدواج
اگر که نکاح ناشی از تدلیس در ازدواج باشد، فرد فریبخورده میتواند طبق قواعد مسئولیت مدنی از تدلیسکننده درخواست مطالبه نماید، اعم از اینکه اگر تدلیسکننده یکی از زوجین یا شخص ثالث باشد و اعم از اینکه همسر تدلیسخورده از حق فسخ استفاده نماید یا نه.
هرگاه شوهر در اثر تدلیس با زنی غیر باکره بهجای باکره ازدواج نماید و از حق فسخ نتواند استفاده کند، میتواند تفاوت بین مهر باکره و غیرباکره را بهعنوان خسارت از تدلیسکننده طلب کند، همچنین اگر تدلیسکننده تفاوت مهر را ندهد و تدلیسکننده خود زن باشد میتواند مابهالتفاوت را از مهر کسر نموده و مابقی را به زن بپردازد.
نتیجهگیری و جمعبندی
تدلیس در ازدواج یکی از مسائل مهم حقوقی است که میتواند تأثیرات جدی بر روابط زناشویی و مشروعیت نکاح داشته باشد. این مفهوم به حالتی اشاره دارد که یکی از طرفین یا شخص ثالث با پنهانسازی عیوب یا بیان ویژگیهای کاذب، طرف مقابل را فریب داده و باعث انعقاد عقد ازدواج شود.
چنین عملی به دلیل مغایرت با اصول حسن نیت و صداقت در عقد ازدواج، در قوانین نظام حقوقی ایران بهوضوح مورد توجه قرار گرفته است. از منظر حقوقی، تدلیس در ازدواج به شخص فریبخورده این حق را میدهد که نکاح را فسخ نماید. فسخ نکاح، برخلاف طلاق، نیازی به تشریفات خاص ندارد و تنها با ارادۀ فرد متضرر انجام میشود.
این امر از منظر قاعدۀ «لاضرر» توجیهپذیر است، چرا که قانونگذار در پی حمایت از شخصی است که ازدواجش بر مبنای فریب شکل گرفته است. تفاوتهای عمدهای میان فسخ نکاح و طلاق وجود دارد، از جمله اینکه در فسخ، رجوع امکانپذیر نیست و همچنین برخی محدودیتهای طلاق در اینجا اعمال نمیشود.
شرایط نفوذ نکاح نیز در حقوق ایران دارای اصولی است که باید رعایت شود، از جمله جنسیت مخالف، رضایت طرفین، قصد و قبول، و اهلیت قانونی. در صورتی که این شرایط رعایت نشده باشد، عقد نکاح میتواند باطل یا غیرنافذ تلقی شود. به همین دلیل، قانونگذار شرایط مشخصی را برای اثبات تدلیس و ارائۀ دادخواست فسخ نکاح تعیین کرده است.
ارائۀ دادخواست تدلیس به دادگاه خانواده انجام میشود و بسته به نحوۀ طرح دعوا، عقد ممکن است از زمان اعمال ارادۀ فرد متضرر یا از زمان صدور حکم دادگاه فسخ شود.
از سوی دیگر، تدلیس در ازدواج دارای ضمانت اجرای کیفری نیز است. مادۀ ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی تصریح میکند که در صورتی که یکی از زوجین، طرف مقابل را در خصوص مواردی همچون تحصیلات، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، تجرد و موارد مشابه فریب دهد، مجازات حبس تعزیری بین ۶ ماه تا ۲ سال برای وی در نظر گرفته میشود.
همچنین، ضمانت اجرای مدنی تدلیس، امکان مطالبه خسارت از سوی فرد فریبخورده را فراهم میسازد.
فریب در ازدواج، قابل پیگیری است! اگر بعد از ازدواج متوجه شدید که همسرتان حقیقت را از شما پنهان کرده، حق قانونی شما برای فسخ نکاح محفوظ است. اما چگونه باید اقدام کنید؟ مشاوران حقوقی مهروران در کنار شما هستند تا با راهنمایی دقیق، از حقوقتان دفاع کنید: مشاورۀ حقوقی و تخصصی، همین حالا!
در نهایت، تدلیس در ازدواج نهفقط به اعتماد میان زوجین لطمه وارد میکند، بلکه از نظر قانونی نیز قابل پیگیری است. آگاهی از حقوق و مسئولیتهای قانونی در این زمینه میتواند از بسیاری از مشکلات جلوگیری کرده و به حفظ عدالت در نهاد خانواده کمک کند.